بانو

ساخت وبلاگ

سالهاست که فقط سه تا شماره ی موبایل را حفظ هستم . که یکی از آن ها را هم باید به فراموشی بسپارم ... بانو...
ما را در سایت بانو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aatiehbanoo1 بازدید : 426 تاريخ : جمعه 13 آبان 1401 ساعت: 15:41

چگونه می شود دلتنگ کسی بود که وجود ندارد، بوجود نیامد و وجود نخواهد داشت؟ بانو...
ما را در سایت بانو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aatiehbanoo1 بازدید : 79 تاريخ : چهارشنبه 27 بهمن 1400 ساعت: 20:20

همه چیز در حال تکرار است .چهارده سال گذشته اما همه چیز برگشته به همان روزهای بیم و امید . امروز مثل کودکی هستم که دفتر مشقش را سیاه کرده .اما کسی از غرض آمده و تمام سیاه مشق ها را پاره کرده است.این کودک خسته باید نقطه سر خط دوباره شروع کند .باید ذره ذره آب شدن را ببیند.تب های پی در پی ...ضعیف و ضعیف تر شدن ...نه تاب و توانی است دیگر، نه چشمه ی اشکی ...فقط آه حسرت است که گاه و بی گاه به این دنیای ناعادل لعنتمی فرستد که چرا کمی انصاف ندارد.  بانو...ادامه مطلب
ما را در سایت بانو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aatiehbanoo1 بازدید : 86 تاريخ : چهارشنبه 27 بهمن 1400 ساعت: 20:20

داشت تبلیغ یک کارتون را می دید .فکر کنم اسمش "کارمن سندیگو" بود.

یکهو از شوق فریاد زد :من اگر بزرگ شدم خواستم دزد بشم ، دوست دارم مثل این بشم!

 

بله زمانه خیلی تغییر کرده است، دیگر ، بچه ها نمی خواهند فقط دکتر و مهندس و خلبان بشوند.

دزد هم یکی از گزینه هاست!

بانو...
ما را در سایت بانو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aatiehbanoo1 بازدید : 63 تاريخ : شنبه 9 اسفند 1399 ساعت: 10:50

وقتی وارد مطب زنان و زایمان می شوی . زنها به چند دسته تقسیم می شوند.  دسته ی اول زنانی که هنوز باردار نشده اند و در تلاشند. دسته ی دوم زنان بارداری که برگه های سونوگرافی به دست دارند که شاید زنان دسته بانو...ادامه مطلب
ما را در سایت بانو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aatiehbanoo1 بازدید : 84 تاريخ : شنبه 9 اسفند 1399 ساعت: 10:50

فزدا تولدش است.پارسال که تولدش را در مهد کودک گرفتیم ،

گفت اون چه تولدی بود هیچ کس بهم کادو نداد.

خب معمولا تولدهای پیش دبستانی اینطور بود که کسی که تولدش بود کیک و خوراکی می برد و سر کلاس می خوردند و عکس می گرفتند .کسی هم کادو نمی آورد.

همان پارسال بهش گفتم سال دیگر یک تولد عالی برایت می گیرم.

اما امسال هم با وجود ویروس کرونا نمی توانم برایش تولدی را که دوست دارد بگیرم .

شاید اکنون من غمگین ترین مادر جهانم...

 

 

بانو...
ما را در سایت بانو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aatiehbanoo1 بازدید : 106 تاريخ : پنجشنبه 11 ارديبهشت 1399 ساعت: 8:08

پاییز بیست سال پیش برای اولین بار به شهر تبریز رفتم. دانشگاه تبریز قبول شده بودم. قرار بود شیمی بخوانم. ولی خب اگر دندانپزشکی قبول می شدم خیلی خوشحالتر می شدم.  برای رفت و آمد از خوابگاه  به داخلشهر ا بانو...ادامه مطلب
ما را در سایت بانو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aatiehbanoo1 بازدید : 84 تاريخ : پنجشنبه 29 اسفند 1398 ساعت: 15:16

دو هفته ای است که شبها خوب نمی خوابم. وقتی هم که خوابم می بره توی کابوس هر شبم از هواپیما سقوط می کنم.

شاید سقوط واقعی سخت تر از کابوس های من بوده ...

شاید هم آسانتر ...

چه کسی می دونه

بانو...
ما را در سایت بانو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aatiehbanoo1 بازدید : 107 تاريخ : سه شنبه 8 بهمن 1398 ساعت: 8:41

یک شب وقتی سرم را روی سینه اش گذاشته بودم ،احساس کردم قلبش هیچ صدایی نمیده، وقتی سرم را چرخاندم و با گوش راستم امتحان کردم صدای تاپ تاپ قلبش را به وضوح شنیدم.وقتی بهش گفتم :خندید و گفت :شاید گوش چپت ج بانو...ادامه مطلب
ما را در سایت بانو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aatiehbanoo1 بازدید : 132 تاريخ : شنبه 9 آذر 1398 ساعت: 15:06

#دختریاپسرهمیشه یک ور خیالم راحت بود از اینکه دختر دارم و مجبور نیست بخاطر سربازی رفتن خیلی از برنامه های زندگی اش را دو سال به تعویق بیاندازد.اما هر روز با اتفاقها و چالشهایی مواجه می شوم که یک ور بز بانو...ادامه مطلب
ما را در سایت بانو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aatiehbanoo1 بازدید : 142 تاريخ : دوشنبه 1 مهر 1398 ساعت: 11:41